«خبرنامه دانشجویان ایران»: محمد جعفری؛ فراز و نشیبهای جریان دانشجویی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نمایانگر اهمیت بالای فعالیت در این عرصهی مهم و تاثیرگذار در فضای سیاسی و اجتماعی و تاریخ چهل سالهی درخت تنومند انقلاب است. کشش فوقالعادهی جریانات دانشجویی در کش و قوسهای فضای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و سایر حوزههای تخصصی، همواره باعث طمع احزاب و جریانات فرصتطلب به منظور بهرهبرداری سیاسی از دانشگاه و دانشجویان و فعالیتهای دانشجویی شده است. شاید بعد از چند دهه فعالیت جریان دانشجویی به عنوان اوج ظهور و بروزهای این قشر فرهیخته اما چند سالی است که به عقیدهی بسیاری از کارشناسان و فعالین دانشجویی، تشکلهای دانشجویی با افت قابل توجهی مواجه شدند.
در این راستا و برای روشنتر شدن ابعاد دقیقتری از این ماجرا به سراغ مسعود براتی، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی رفتیم و پای صحبت وی نشستیم که مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان یکی از نکاتی که مطرح کردند، بحث شجاعت بود و تشکل های دانشجویی باید شجاعت در اقدام داشته باشند. منظور از این موضوع در چه مواردی مصداق پیدا میکند؟
در بحث شجاعت در اقدام بنده تجربیاتی که در دوران دانشجویی خودم دارم، به این معنی است که ما در مسیر فعالیت هایی که خواهان انجام آن هستیم، باید تحلیلی از آن فضا و موقعیتی که در آن قرار دارد، باید داشته باشد. این تحلیل منطقا و اصولا باید مبتنی بر یک چارچوب مفهومی و فکری قابل اتکا باشد. مثلا برای جریان انقلابی که مبانی انقلاب اسلامی مانند چارچوب اندیشه حضرت امام که ما آن در نظر میگیریم، براساس این چارچوب به تجزیه و تحلیل از این فضا میپردازند، با یکسری از مشکلات و چالشهایی مواجه میشوند.
در این صورت فاصله هایی بین آن آرمانهایی که در نظر داشتند و واقعیت که در وضع موجود میبینند و وارد عمل میشوند و به کنش گری میپردازند، اینجاست که شجاعت معنا پیدا میکند. در سطح اول اینکه در تحلیل خودمان شجاعانه عمل کنیم. بعضی اوقات اشخاصی در جریان های دانشجویی از این که تحلیلی ارائه دهند که متفاوت از باورهای موجود در کشور باشد، دچار ترس هستند و بسیار با احتیاط به تحلیل وضع موجود میپردازند و حتی صبر میکنند تا دیگران تحلیل کنند و بعد از مدتی به ارائه تحلیل های خود میپردازند؛ یعنی خودشان در تحلیل کردن این شجاعت را ندارند. به نظر من جریان دانشجویی که میخواهد برای بررسی آرمان انقلاب جریان پیشرو در کشور باشد، باید شجاعت کافی در تحلیل کردن بر اساس مبانی انقلاب اسلامی را داشته باشد، یعنی آن پدیده هایی را که با آن مواجه است، آن را تحلیل کند بدون آن که بخواهد ملاحظه و خط قرمزی داشته باشد، اگر بخواهم چالشیتر بگویم این است که تحلیلی که ما ارائه میدهیم متفاوت از تحلیل حضرت آقا باشد.
دوم در سطح اقدام کردن است، شما وقتی تحلیلی میکنید با یک چالش مواجه میشوید که برای رفع آن چالش باید اقدام و عملی انجام داد. مثلا این حرکتی که نمایندگان مجلس در استیضاح انجام دادند در نگاه تحلیلی ما این حرکت اشتباه و لازم است که ما نسبت به این اقدام واکنش نشان بدهیم، خب در صحنه عمل امکان دارد محافظه کاری و ترس بوجود بیاید. مثلا جریان دانشجویی به یک تحلیل میرسد که متفاوت از جریانات سیاسی مثل اصولگرایان است و نتیجه میگیرند که این تحلیل را عمومی نکنند چون معتقدند که موجب تضعیف جریان حزب اللهی میشود.
مثلا یک امام جمعه ای هزینه زیادی برای انتخابات کرده است و جریان دانشجویی چون آن امام جمعه را منصوب رهبری میداند از تحلیل و اقدام عملی سرباز میزند چون فکر میکند در تصور مردم باور غلطی ایجاد میشود.
به نظر من یک سطح سومی در بحث شجاعت وجود دارد، آن هم شجاعت در مرحله ای که فرو بپذیرد که کار اشتباهی انجام داده، اشتباه بوده است. شجاعت در پذیرش اشتباه یک مسئله مهمی بوده که بعضی ها نداشتند و باعث شده بر آن موضع غلطشان اصرار کنند. جریان دانشجویی یک جریانی است که هیجان بالایی دارد و این هیجان بالا امکان بروز خطر را افزایش میدهد.
در اوایل دهه 80 تحلیل جریان دانشجویی کمی ضعیف شد ولی طی سال های بعد وضعیت این تحلیل ها خیلی بهتر شد.
موانع بکارگیری شجاعت در جریانات دانشجویی چیست؟
به طور اخص در فضای دانشجویی اگر بخواهیم ریشه یابی کنیم، ما خیلی در تحلیل های خودمان قوی ظاهر نمی شویم و خیلی از بدنه حزب اللهی در سطح تحلیلشان، محافظه کاری سهم بیشتری دارد و تا رسیدن به نقطه مطلوب خیلی فاصله داریم.
موانع بیرونی تا چه حد اثرگذار است؟
باید بحث کرد که چرا تحلیل شجاعانه در بدنه دانشجویی به آن حد مطلوب نرسیده است؟ من این موانع و مولفه های آن را درون جریان دانشجویی مشاهده میکنم. اگر یک فعال دانشجویی انقلابی بخواهد از مبانی بهره مند و مطلع شود و چارچوب تحلیلی خود را بسازد، مانعی پیش روی او نیست، اما تنبلی و راحت طلبی، باعث میشود تا متغیرهای بیرونی فرصت پیدا میکند که اذهان و تحلیل ها را شکلدهی کند.
مثلا یک جریان دانشجویی پز سیاسی یک گروه حزبی را برای رسیدن به قدرت میپذیرد، این بیشتر به ضعف درونی جریان دانشجویی انقلابی است.
در حال حاضر جنبش دانشجویی نسبت به گذشته سطوح شجاعتاش کمتر شده است؟
اگر در دهه 80 را بخواهیم بررسی کنیم، شجاعت در جریان دانشجویی بیشتر بوده ولی در این 4-5 سال احیر افت پیدا کرده است و در یکسال اخیر تحرکات افزایش یافته و من به این روند امیدوارتر شدم، چرا که جریان دانشجویی توانسته در حوزه تحلیل به یک انسجام برسد و لذا اثرش را در عملکرد جریان دانشجویی میتوان مشاهده کرد.